جهت عرض پوزش

دوستان عزیز سلام
با توجه به اینکه بخش نظراتم دچار مشکل شده و قادر به پاسخگویی به عزیزانی که زحمت کشیده و سر زده اند ، نمی باشم به این وسیله از تک تک شما عزیزان معذرت می خواهم .انشا الله به زودی این مشکل برطرف شود .

پی نوشت : البته از اونجا که از 12 بهمن سیم اینترنت ایران توی آبهای جنوب افتاده و  پاره شده و مهندسین حاذق و زبده هم در ایام مبارکه فجر مشغول ماهواره پرانی و آپولو هوا کردن می باشند ،امیدوارم که  تا 22 بهمن این گونه مشکلات برطرف گردد .) 

۱۹ نظر:

مساله اين است گفت...

من كه بهتون گفتم از اين بلاگ اسپات مهاجرت كنيد. حالا بلاگفا نمي يايد لااقل بريد پرشين بلاگ.

Unknown گفت...

سلام
هرچه نداشته باشيد در ارزيابي وضعيت متخصصين كشور صاحب نظر هستيد ماشاالله.

درضمن من هم با نظر دوست قبلي موافقم. ايراني را ايراني مصرف كردن بايد!

التماس دعا

محمد حسين او گفت...

سلام خانم معلم .

ممنون كه سر زديد .
راستي اين پستتون خيلي با نمك شده .كلي خنديدم .
خانم معلم ! پيشنهاد مي كنم شما هم بياييد به خانواده ي بلاگفا بپيونديد .

آریا گفت...

سلام با پرشین بلاگ ادامه بده راحت تره.

مهدیه گفت...

سلام
اجازه چشششششششششششم

حالا یکم خدا از اونیکه داره دقم میده بگذره گناه داره
والا ماهم همه ی دوستانمون رو دوس داریم وبهشون ارادت داریم.
البته اونیکه داره منو دق میده دورو بر خودم نیست یعنی اصلا دورو بر بنده آفتابی نمیشه:(
دعا کنید خدا یکم این نامهربان ما رو مهربان تر کنه
منم قول میدم مواظب باشم کجا شیطونی میکنم:-*

محمد حسین(پارسا علوی) گفت...

سلام.
خداوند چون شما معلمی را هم برای ما حفظ کند.
با احترام

ناشناس گفت...

اخه اونائي كه سيم اينترنت رو قطع و وصل مي كنن اون مهندسين حاذق و زبده نيستند اونائي اند كه مهندسين حاذق رو استخدام م يكنند و بكار مي گيرند

خدارحمی گفت...

سلام
جواب نظری که گذاشته بودی دادم
زحمت بکشید مشاهده بفرمایید.
ممنون از شما

ناشناس گفت...

سلام .
چه عجب یه بارم شد نظر بذازیم. خیلی وقته که نمیتونم اینکارو واستون کنم.
از مطالب قبلیتون استفاده کرده بودم. ممنون بابت شون.
به دلیل کم سعادتی زیاد با شغل شریف و پر تاثیر معلمی انس ندارم . ولی معلمام و معلمهای حقیقت گو و مسلمون رو دوست دارم . لینکتون کردم . تا به معلمانم افزوده بشه. دوست داشتید به شاگردی لینک کنید. یاحق

مهدی گفت...

سلام
این قسمت نظرات کند هست ولی هنوز کار می کنه.
موفق و مويد باشيد.

مهدی گفت...

سلام
یه کامنت گذاشتم با اين مضمون که قسمت نظرات کار می کنه اما منتشر نشد حالام نمی دونم اين يکی رو برا چی دارم می نويسم؟
موفق باشيد.

مهدیه گفت...

سلام
همیشه توی حرم از زوار اقا التماس دعا دارم
میدانید
آنها که دورترند دلشان نزدیک تر است
وقتی میخواهند باشند رو بروی ضریح ونمیتوانند
وقتی دلشان می شکند برای این نتوانستن
آقا پر میکند دلشان را
وجودشان را از خودش...
.........................
مشهد شهر غریبی شده
انگار ادم هاش اشباع شده اند واین
ترسناک است
خیلی ترسناک...
...........................
اتفاقا امروز خیلی به یادتان بودم
خیلی خیلی خیلی
مخصوصا موقع خواندن زیارت نامه و نماز زیارت
........................
22بهمن نشد 23 نشد24 نشد اسفند
چه اهمیت دارد که نشد
مهم دلتان است که پر از اوست
امیدوارم بیایید به زودی خیلی زود
...................
وجودتان خیرو برکت است برایم

دلداده گفت...

سلام
امیدوارم مشکل هر چه زودتر حل بشه ...

ناشناس گفت...

فاطمه
بازم سلام.
ممنون که اجازه دادید به شما پیوند بخورم.
مدتی که نمیشد واستون کامنت بذارم اون دفه هم که شد نشد اسممو تایپ کنم وگرنه اسممو دوست دارم و همیشه با اسم خودم کامنت میذارم.(این دفعه هم نشد)

مهدیه گفت...

سلام
اجازه خانم ما که بهتون گفته بودیم یکی هست که نشسته و اون دور داره دقمون میده...
گفتیم دعا کنید...
...........................
شاگرد شیطون خیلی وقته که از دست رفته...
.............................
من که مواظب بودم اما چشم های وحشی ویاغی ودوره گرد هیچ وقت مواظب هیچ دلی نیستند
...................
خیلی وقته که من اینجا شبح شدم و "او"توی کلماتم...
........................
با این حساب دیگه مراقبت یکم سخت میشه

من گفت...

سلام .
اولا ببخشید دیر آمدم .
دوما من هم مثل دیگر دوستان "اوصی کم بالبلاگفا"
سوما قضیه ی 12 بهمن و آبهای جنوب اینها را خوب نفهمیدم ، به قول خودتان "زیادی تخصصی" شد
چهارما قصیده رو باید باهاش آشتی کرد ، باید آرام آرام به سمتش رفت . من هم اولاش بدم میومد چون با دنیاش خیلی آشنا نبودم ولی هرچی که نزدیک شدم (مخصوصا با قصیده های جناب اسفندقه) دیدم برای خودش قالب شگفت انگیزیه . توصیه می کنم لینک مقاله ی استاد کاظم کاظمی رو مطالعه کنید (اگه فرصت و حال و علاقه داشتید)
هفتما اینی که نوشتم چقدر آدم بدی هستم اصلا از جنس قضاوت در مورد خود (و یا خدای نکرده خود زنی) نبود ، حسی بود که بعد از خوندن اون پست بهم دست داد و من اونقدر آدم مغروری هستم که بعضی وقتها عکس این حرف رو بزنم

یاحق

مهدیه گفت...

سلام
مرسی از راهنماییتون
البته بحث درک شدن نیست صرف حرف زدنه
اینکه بخوام با یکی رو در رو حرف بزنم
یه سری مصائب ومشکلاتی داره
که به حرف زدنش نمی ارزه
اینجا که هی حرف بزنی
نه کسی میشناسدت نه هیچی
نهایتش یک شناسه ی وبلاگی هستی وهمینکه حذف بشه تو هم حذف میشی
اما
وقتی بخوای با یکی رو در رو حرف بزنی
واااااااااااای
نه اصلا!
اینجا حرف میزنی و4 نفر دیگر هم حالا هر کدام به نوبه دو خطی برایت مینویسند و تمام میشود
چی بگم!
امیدوارم زود تمام شود این در به دری

deldade گفت...

چقده طول کشید این مشکل !!!!!!!!

ساعی گفت...

سلام
چند بار سر زدید
با عرض اعتذار از مشغولیت ما
ممنون از عنایت شما