امروز برای شرکت در مراسم سالگرد پدر یکی از همکارانم مجبور به رفتن به بهشت زهرا شدم . با اطلاع از اینکه چهلم ندا آقا سلطان بود قراربود بر سر مزارش مراسمی از سوی خانواده اش با حضور جانب آقایان موسوی و کروبی صورت پذیرد .پس از شرکت در مراسم همکارم به همراه خواهرم به طرف مزار ندا حرکت کردیم .
در قطعه ی جدید بهشت زهرا (257) سهراب اعرابی و ندا آقا سلطان را به خاک سپرده بودند . اطراف قطعه پر بود از نیروهای ضد شورش و قبل از ان جلوی جایگاه مراسم دعای ندبه ، موتور سوارانی با لباس معمولی ولی مجهز به باتوم و کلاهخود های مخصوص را دیدیم که با سر و صدایی وحشتناک به طور عادی در دل مردم ایجاد رعب و وحشت می کردند .
مراسم ساعت 6 پایان یافته و از قرار معلوم برای پراکندن مردمی که در مراسم حضور یافته بودند از گاز اشک آور استفاده شده بود . اطراف مزار سهراب را کاملا نیروهای ضد شورش بسته بودند و مردم را از اطراف آن دور می کردند . کمی جلوتر مزار ندا قرار داشت . مردمی که درآنجا بودند با هم شروع به خواندن فاتحه کردند . چند لحظه ای نگذشت که نیروهای موتور سوار که میانشان افرادی با کابلهای چند متری که دور دستشان پیچیده بودند به همراه باتوم و با صورتی بر افروخته حاضر شدند . نیروهای ضد شورش درست مثل فیلمهای سینمایی که به دنبال مجرمی در یک منطقه ی وسیع می گردند ، کنار هم مردم را با حرکتی رو به جلو ، به خارج از قطعه راهنمایی ( !!! ) می کردند . بیچاره کسانی که امواتشان در آنجا قرار داشتند ، نتوانستند به آرامی بر مزار عزیزشان بنشینند . چنان وحشتی از وجود این موتور سواران در دل مردم ایجاد شده بود که واقعا به یاد روزهای اول انقلاب افتادم که نیروهای ضد شورش شاه با مردم دقیقا همین کارها را می کردند !!
آیا امنیت را با ارعاب می توان ایجاد کرد ؟ !!! ..... آیا بزرگان ما نباید فکر کنند که اشتباهات انها بسیار اثر گذارتر از مردم عادی است و نباید به تبعات چنین تصمیاتی بیشتر توجه نمایند ؟ !!! ......
اگر واقعا جواب این مردم را دارند و می توانند به راحتی اثبات نمایند که در شمارش آرا هیچ تقلبی صورت نگرفته ، چرا از روش ساده و کم خرجتر استفاده نمی کنند ؟ .... به چه بهایی باید این جمهوری حفظ شود ؟ ...... به بهای از بین رفتن جوانهایی که واقعا نه خارجی اند و نه به خارج وابسته ؟ !!! ....نه ضد ولایتند و نه در پی براندازی نظام ؟ !!!!
بازیهای سیاسی را چرا کنار نمی گذارند ؟ ! .... ندا ، محسن ، سهراب و ...... همه بچه های همین مرز و بومند ، به کدامین گناه کشته شدند ؟ ! ...... جواب خونشان بر عهده ی چه کسی است ؟ !! ..... واقعا آیا در یک حکومت اسلامی ، و برای بقای آن ، باید چنین هزینه ایی ، پرداخته شود ؟ ....این مشروعیت نظام را زیر سوال نمی برد ؟ !! .... آیا پیامبر و حضرت علی و سایر ائمه این چنین حکومت خویش را استوار می نمودند ؟!! .... اگر چنین بود که باید ائمه ی ما سالهای متمادی بر تخت می نشستند پس چرا حکومت هیکدام طولانی نبود ؟ !! توان جنگیدن نداشتند یا مردم از انها پیروی نمی کردند ؟ یا ....
در هنگام جنگ ، اگر شهید باکری ها ، همت ها ، باقری ها ، فهمیده ها ، برجردی ها و ...... بودند ، می دانستند برای احقاق حق از اسلام و مرزهای این مرز وبوم به جهاد بر خاسته اند ، آیا محسن واقعا برای شهادت رفته بود ؟ !!! .... آیا شرکت در یک راهپیمایی آرام چنین بهایی دارد ؟ !!! .......
مردم را به شرکت در انقلاب مخملی متهم کردن چه فایده ، چرا از انقلابهای مخملی برای مردم چیزی گفته نشده ، چرا آگاهی به مردم داده نمی شود ؟ ......چرا همه ی رسانه ها ،خاموشند و دم بر نمی آورند ؟ .....چرا به میل خود خبرها را انتخاب و پخش می کنند ؟ !!! ...... مگر این مردم چه می خواهند ؟ ..... وقتی می بینند صدایشان در این رسانه ملی به گوش ملت نمیرسد معلوم است از جایی استفاده می کنند که صدایشان را به دنیا برسانند ؟ ! ........ واقعا مانده ام !!! ...... از این رئیس جمهور که بنا بر ولایت پذیری بر سر کار امد و هنوز حکمش تنفیذ نشده بر خلاف رهبری عمل می کند ؟
مانده ام از انتصابهای این چنینی اش .... خبر دارم از بقایی که به جای مشایی بر سر کار امده و می توانید از سابقه ی ایشان متوجه شوید که تصدی ایشان به سمت ریاست سازمان گردشگری و صنایع دستی اشتباهی فاحش است .....تعدیل نیروها ، ندادن حقوق به کارمندان در این ماه ، نداشتن حق ماموریت خارج برای کارمندان کوچکترین جفایی است که در حق بچه های سازمان صنایع دستی ایران می شود و کسی نیست که از حق ایشان دفاع کند .....
آن وقت نباید انتظار داشت سرمایه های فرهنگی این کشور به تاراج رود ؟ !! .... فکر کنم چند سال بعد باید به لندن یا موزه لوور برویم و تخت جمشیدمان را در انجاها ببینیم !!!! ..... واقعا متاسفم از این همه درایت جناب رئیس جمهور ......
با عدم مدیریت صحیح کشور را به کجا می برند ؟ ........ انتخاب وزرا در کابینه نهم که به ورطه سقوط انجامید ، و ایشان خبر ازشگفت انگیز بودن کابینه دهم داده اند ، خدا بخیر کند ؟
اطلاع دارم که در یکی از شرکتهای وابسته به سایپا جوانی فوق دیپلم را بر راس کار گمارده اند که سابقه و سواد همکارانشان از ایشان بسی بیشتر می باشد !!! ....... و ایشان مشغول گزینش از سابقه ی بچه ها و همسران کارمندانشان شده اند ! ....... ان هم بعد از چند سال کار !!! ......بالاخره باید در زمینه کاری که در ان تخصص دارند خودی نشان بدهند !!!! ......
به هر شکل ، این سوالات برای مردم باید بی جواب گذاشته نشود وگرنه در این 4 سال این دولت رنگ آرامش را نخواهد دید . باید امنیت در این کشور پابرجا شود اما نه با ارعاب و وحشت که نتیجه ای عکس خواهد داشت ....... باید با مردم بود ...... حتی اگر در اقلیت باشند و 14 میلیون ، حقی بر دولت دارند و باید این دولت حق آنها را بدهد ...........
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر