دعا می کنم ...


امروز در ملاقاتی که با یکی از مدیران مناطق آموزش و پرورش شهر تهران داشتم نکته جدیدی شنیدم .... اینکه موسوی روند انتخابات را یکی از استراتژی هایش !!!! برای ریاست جمهوری می دانست .... چقدر داشتن هدف و تلاشی که برای رسیدن به آن می کنیم و همچنین انتخاب مسیری صحیح می تواند در زندگی فرد اثر گذار باشد .اگر به واقع چنین باشد وای بر مردمی که انتخابش کردند ....

خوشبختانه چون به عنوان رئیس منطقه پیشش نرفته بودم کمی فرصت پیدا کرد از جو ریاست فاصله بگیرد و به عنوان یک دوست ، صحبتهایی داشته باشیم . از سوالاتی که برایم مطرح بود گفتم و ایشان با توجه به برخورد هایی که با عوامل دولت دارند جواب هایی به سوالاتم دادند . جالب اینجاست که من می گویم رای این مردمی که می گویند ما که تا به حال رای نداده بودیم کو ؟ و همه جوابشان این است که این عده همین بودند !!! ...... با توجه به اینکه خودش یکی از روسای ستادی انتخابات بود و من هم تا حدودی با روند اجرایی ان آشنا بودم گفت مگر می شود تقلب در مقیاس میلیونی شده باشد ؟ !! ....... اگر روال همین باشد که بود ، نه ، اما مسئله این است اگر بخواهند تقلب کنند از طریق قانونی اش که انجام نمی دهند.... بررسی رای های شمرده شده در حوزه ها بسیار آسان و قابل کنترل است چون 4 نسخه از هر برگه ای که توسط رئیس حوزه نوشته می شود به 4 نفر داده می شود ، با مقایسه امار تک تک نفرات و امار نهایی داده شده از هر صندوق کاملا می شود به صحت انتخابات پی برد ...... چرا چنین نمی کنند ؟ !!! ..... تقلب هم آسان است چون هیچ ستادی رای حوزه ها را از اول نمی شمرد !!! و به همان رای های داده شده از حوزه ها اکتفا می کنند ..... راه برای تقلب کردن و نکردن باز است ... را ه کنترل هم آسان است ......
از سفر های استانی اش گفت ، از تغییر وزیرانش که آن را یکی از نقاط قوت ایشان می دانستند و این دقیقا عکس نظر من است ..... تازه آنچه از وزرایش باقی گذاشته هم قابل تعویضند ! این یک« شهامت» نابخردانه بیش نیست ....... دیگر نمی خواهم بحثی از انتخابات داشته باشم ........بیفایده است از چیزی صحبت شود که دیگر جایش گذشته ... خود خدا هم در مورد شک در نماز ، جایی که محل ان گذشته می گوید فکرت را رها کن و به بقیه نماز بپرداز که لا اقل آن مقدمه فدای بقیه نماز نشود ......
دعا می کنم این 4 سال که شروعش با سرنگونی هواپیمای کاسپین آغاز شد پایانی خوش داشته باشد !!! ..... دعا می کنم 4 سال بعد زندانهایمان خالی و مساجدمان پر باشد ..... دعا می کنم 4 سال آینده جوانانمان خوشحال و دارای برنامه باشند ، دعا می کنم اقتصادمان انچنان باشد که بعضی ها سوار ماشین 200 میلیونی نباشند و عده ای در حسرت یک لقمه نان .دعا می کنم 4 سال بعد آن طور که شعار می داد کمی از عدالت را بتواند پیاده کند تا حق ضایع شده از این مردم بازگردانده شود .....دعا می کنم نگویند حقوق معلمین را افزایش دادیم و وقتی بعد از انتخابات می شود دقیقا از حقوق قبل از انتخابات ، کمتر شده باشد !!!! ... دعا می کنم عوامفریبی هایش را فراموش کند و یادش باشد برای خدمت آمده بود نه قدرت ! ... دعا می کنم دعای مردم پشت سرش باشد که عزت ایران و ایرانی به نماینده مملکتش بر می گردد ، دعا می کنم خدا به ما صبری انقلابی بدهد که اختلاف یک رای کمتر یا بیشتر!! رابرای حفظ تمامیت ایران بپذیریم و سکوت کنیم تا کشور رو به نابودی نرود ، دعا می کنم خدا به رجال ما امانتداری ، دیانت ، سیاست منهای دروغ ، خضوع و خشوع در برابر مردمی که به انها اعتماد کرده یا مجبور به اطاعت شده اند عنایت بفرماید ، از خدا می خواهم دل مردمم را چون شبهای قبل انتخابات شاد و بر لبهای آن گل خنده بنشاند و نیز از خداوند برای جوانان وطنم عشق به معبود ، شورانتظار، عافیت ، سعه ی صبر ، هوشیاری و درایت خواهانم ........ 25/4/88

۳ نظر:

mehdi گفت...

سلام وقتی شروع کردم به خوندن این مطلب تا اواسطش احساس خاصی نداشتم ولی از اون جایی که گفتید طرف خودش توی دم و دستگاه ایناس با عرض معذرت ولی استدلال هاش بی ارزش شد چون صورت مسئله غلط شد.هیچ ماست فروشی که نمیاد بگه ماست من ترشه.درباره ی امکان تقلب به این وسعت رو هم با توجه به اینکه دوره ی قبل خودم کاربر کامپیوتر بودم میگم که مثل آب خوردنه با یه کلیک میشه رای موسوی رو به احمدی نژاد تبدیل کرد و بالعکس.و آرای اولیه ی شمارش شده و ارسال شده به وزارت کشور حاصل شمارش کامپیوتری بود.درباره ی اون دعاهای آخر هم باید بگم که حرفای قشنگیه ولی 6 میلیارد آدم توی این دنیا هستن که حداقل 4 میلیاردشون همین آرزوها رو دارن و براش تلاش میکنند ولی تا حالا بهش نرسیدن حداقل به 70%نرسیدن و حرفم رو با این آیه از سوره ی رعد تمام میکنم که خدا میگه:ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم.
پس مطمئن باشیم که خدا هم کاری برای ما مردم بی اراده که خودمم شاملشونم نمیکنه.با تشکر مهدی

ناشناس گفت...

با سلام مجدد
از اينكه در لحن همانطور كه فكر مي كردم كمي آرامتر شده ايد خوشحالم حداقل حالا كمي مي انديشيد كه همه كساني كه اين روزها سبز پوش و موج سوار نبوده اند در اين سي سال هيچگاه موج شوار نبوده اند و نه از سر منافع و يا حكومتي بودن بلكه دقيقا بر اساس عشق و آگاهي با اين موج سبز به ظاهر مردمي مخالفند - و صد البته نه با 13 ميليون شهروندي كه هيچكس به آنها خار و خاشاك نگفت و اين گفتار هم يكي از اون دروغهائي بود كه انقدر تكرار شد تا همه باور کردند .
بي شك امثال من هم كم نيستند حداقل در اين شهر از هر 2 نفر يكنفر مثل من فكر مي كند پس بيائيم دوستدار هم و منتظر روزهاي خوب باشيم
چون قرار شد كه ديگر بحث انتخاباتي نكنيم من هم بحث بودجه و عدالت و مديريت و استفاده از نخبگان را ادامه نمي دهم و فقط به اين بسنده مي كنم كه كاش كمي هم اقتصاد مطالعه مي كرديد تا ريشه هاي اين گراني و بودجه كاملا تغيير يافته را بهتر مي دانستيد كه وقتي نفت 140 دلار است اگر سياست هاي نسخه پيچان غرب گراي عالي جنابان سرخ پوش اين زمان سبز پوش اكنون مردم وضعي نابسامانتر مي داشتند كاش مي دانستيد كه ماشين هاي 200 ميليوني يكي از راهكارهاي اوليه تبديل اين نفت 140 دلاري به ريال ضعيف و جذب نقدينگي سرسام آور كاخ نشينان حامي باندهاي مافيائي اقتصاد - بماند تا اگر خواستيد برايتان از چرائي 3 برابر شدن مسكن و مخالفت همه نخبگان شما با طرح تحول اقتصادي دولت بگويم
به اين نظر آقا مهدي وبلاگ خوان شما كه انگار هر آدم توي دستگاه تنها به همين جرم استدلالهايش بي ارزش مي شود
و خدا را شكر كه ما توي دستگاه نيستيم و سالهاست كه با ختم جنگ و عروج امام سعي كرده ايم آزاد باشيم و آزاد فكر كنيم
موفق باشيد

زهرا گفت...

با نظر آقا مهدی وبلاگ خون محترم کاملاً موافقم ! و با آیه ای که ذکر شد .
مطمئن باشیم تا خودمون نخوایم خدا هم نمی خواد !
و سوال من اینه که چه طوری منتظر روزای خوبی باشیم که قبل از اومدنشون دارن خرابشون می کنن ؟!