کاش تنها نبودیم

بالاخره پس از اعلام نتایج ! ، صحت انتخابات هم تایید شد !!! ..... خدا را شکر که هیچ تقلبی به جز همان چند میلیون اشتباه از ده درصد بررسی شده صورت نگرفته بود !!! ....... خدا را شکر که طرفدار هیچ کاندیدایی نبودم چون فقط همین که متوجه شدم به این سرعت نتایج اعلام شده ، با توجه به اینکه خودم در کادر اجرایی انتخابات بودم وبا مراحل آن آشنایی دارم ، حس خوبی نداشتم پس عاقلانه این است که ، به این مردم که می گویند رای من کو ؟ نشان داد رای شان کو؟ !! و این جواب را با گلوله نمی دهند !!! ....


تفاوت جامعه شهری و روستایی را در کتابهای جغرافیا خوانده ایم ، از نوع تفکر مردم پیرامونمان و آنهایی که کمی دورترند نیز آگاهیم گرچه همه ی مردم همین نمی شوند !، اما چگونه باید برای شرکت حداکثری مردم برای نشان دادن به جهان که همه ی مردم ایران یکپارچه اند ، چنین گستاخانه به خود اجازه بدهیم احساسات مردم به بازی گرفته شود و یا به نوعی سوء استفاده شود ؟ !!! چرا که خیلی ها چون سالهای گذشته در انتخابات شرکت نمی کردند و همین چند میلیون رای بدست امده برای عالیجناب سبز پوش نیز از دست می رفت !!!
آیا اگر این قائله مناظره به پا نشده بود ، اگر حرف ازکسانی برده نشده بود که مردم به خودش و فرزندانش اعتمادی ندارند ، اگر در جایی که باید ، حرفها زده می شد و نه در مناظره ، که گفتگو بین نظرات دو فرد است ، صحبت ازx وy به میان نیامده بود ، با این فیلم های مستند میشد نظر مردم را عوض کرد ؟ !!!
در ماشین پراید بنشینی و دم از رعایت قانون بزنی و عبور نکردن از خط ویژه !!! حتی زمان مرگ پدر ؟ !! لا اله الا الله ، چقدر عدالت علی ؟ ! ، شلوار ورزشی بپوشی و بگویی مردم من هم مثل شما ساده زیستی می کنم و چون شمایم و میان شما؟ ، کاش عوض این گرو کشی ها اماری صحیح نشان مردم می داد یا از آمارش آنچنان دفاع می کرد که نیازی نباشد امثال آقایانی که 20 سال از انقلاب دور بودند و آقایانی که مردم از ثروت انباشته شان مطلع اند بیایند و فکر مردم را عوض کنند ، کاش می پذیرفت نقطه ضعف هایی دارد و می تواند انها را اصلاح کند ، کاش یادش بود 4 سال قبل چه گفته بود ، کاش به جرم حرکت اعتراض امیز مردم ، آنها را خس و خاشاک نمی نامید ، کاش با این قشون کشی اش مردان اهنین جومونگ را یاد اور نمی شد ، کاش سفر استانی نمی کرد ولی چون امام از مرکز، قدرت را به دست می گرفت و نظارت بر حداقل مدیرانش داشت تا تمامی کابینه اش را عوض نکند ، کاش پیرو خمینی بود ، نه پیرو قدرت ، کاش پیرو شهید بهشتی بود که می گفت : «ما تشنگان خدمتیم نه شیفتگان قدرت » کاش مردمی بودنش را ادامه می داد.
هیچ کس منکر زحماتش در انرژی هسته ای نیست که در زمان خاتمی مصالحه ی روحانی با آژانس کاملا مشخص بود ، کسی منکر اقتدارش در برخورد با آمریکا نیست که ما رابطه ای با امریکا نداریم و همچنان می گوییم امریکا هیچ غلطی نمی کند ، اما ای کاش در برابر شاید حداقل مردمش !!! همان خس و خاشاک اینچنین نمی ایستاد و می دانست که انها هم مردم ایرانند و ایرانی .........
کاش از جومونگ ، که اکنون برتر از هزارقهرمان داستانهای ایرانی ماست !!!! و وارد شده توسط همین مدیران ، یاد می گرفت که چگونه مردم چوسان قدیم را کنار هم جمع کند و نخواهد خون حتی یک نفر از قبایل هم بریزد ، که آنها هم هموطنند نه اینکه جواب گفتگو را با گلوله بدهد ، نه اینکه با این کارش اجازه دهد دشمن از هر قشر و هر طایفه و هر ملتی که هست سوء استفاده بکند .... حضرت علی (ع) می فرمایند : اگر دروغ را از سیاست جدا می کردند من سیاست مدار ترین مردم بودم .
کاش دین را از سیاستمان جدا نمی کردند ..............کاش سیاست نمی کردند ....... نتیجه تنها بی اعتمادی مردم شد ..... شاید 4 سال دیگر با ترفندی دیگر باز مردم به صحنه کشیده شوند کسی چه می داند ؟!!!............که این سیاست باعث جدایی خیلی ها شد و می شود ........
من پیرو ولی فقیهم ، امام بودم و هستم ...... ولایت فقیه خصوصیاتی دارد که یکی از انها عدالت است .... کاش رهنمود ها رهبر گونه بود ، کاش صحبت ها چون امام آنچنان شفاف بود که چون منی کج اندیش را نیز رهنما بود ، کاش اگر خطایی دیده بودند بر صلاحیت ها از همان نخست اعلام کرده بودند ، کاش و کاش و کاش هزاران سوال بی جواب من و مردمی چون من بی جواب نمی ماند ، مردمی چون من که بی اعتماد شده بودند و قصد شرکت در انتخابات را نداشتند !!!
پیرو ولی فقیه بودن سر سپردن است ، ولی فقیهی که محبتش در اعماق قلبها نفوذ کرده و کلامش چون نفسی تازه در کالبد بی جانی بدمد ، ولی فقیهی که اقتدارش دیدنی و ملموس باشد ، که من همچنان پیرو ولی فقییهی هستم که فرمان جهادش همه را به دادن جان کشاند ، هنوز هم مردم پیرو ولی فقیهند باید قدر مردم را دانست ، به رای شان احترام گذاشت و آنچه صحیح است نشانشان داد ......
و در پایان حیف ..... براستی حیف که تنهاییم ، کاش کسی می آمد و از تنهایی نجاتمان می داد ، کاش دادگری می آمد تا معنای عدالت را نشانمان می داد ، کاش منجی می امد تا بفهمیم این دنیا با وجود انسانها و تمامی مخلوقاتش صحنه ی عظمت و اقتدار خداوندی است تا باشد روزی فرا رسد که هر کس بداند به جرم کدامین گناه رانده شد و به جرم کدامین عمل مستوجب عذاب گردید و کاش تنها از خدا نشویم .............10/4/88

۱ نظر:

ناشناس گفت...

واقعا كاش تنها نبوديم
به ياد شبي افتادم كه وقتي امام از ارتداد سلمان رشدي گفته بود رئيس جمهور آن روز و رهبر امروز در نماز جمعه كار دين و سياست را جدا خواند و امام انچنان آن شب بر اشفت كه تو اصلا معني دين را نفهميدي - همان شب بود كه ولايت مطلقه فقيه را گفت و ارتداد و كشتن سلمان رشدي را عين فتواي دين و دستور سياست دانست
كاش مومنين و مومنات ما داستان مسجد ضرار پيامبر را و كشتن 4000 خوارج را در يك روز مولي علي را دوباره مي خواندند
كاش مومنين و مومنات ما داستان انقلاب مخملي گرجستان و بلاروس و... را مي خواندند
كاش مومنين و مومنات ما مي دانستند كه عاشورا و سقيفه هم درست در زمان بيعت (انتخابات) وقوع پيوست
كاش مومنين و مومنات ما دين و ولايت را آنچنان مي فهميدند كه نه در شلوار ورزشي و خظ ويژه و پرايد و خس و خاشاك به دنبال آن بودند
كاش تنها نبودند تا باور كنند كه امروز به بركت هزاران مومن ساده و شهرستان نشين و روستا نشين دوباره از سر ملتي توطئه ديگري بزرگنر و پيچيده تر از نوژه-طبس -خلق كرد و تركمن و عرب ... - جنگ و مرصاد برچيده شده است
كاش مومنين و مومنات ما بياد بياورند كه با هدايت هاشمي و نامه هاي موسوي و رضائي جام زهر به دست امام داده شد و در آن پذيرش لشكر نفاق قصد 5 روزه تهران كرد و تا كرمانشاه كه صدام در طول 8 سال نتوانسته بود با همه آن سلاح و حمايت بيايد آمدند و اين دوباره مردم ساده شهري و روستائي معتقد به ولايت بودند كه آنجنان بسيجي را به نمايش گذاشتند كه نام مرصاد گرفت و حضوري بيسابقه از بودن نشان دادند كه هيچوقت در طول 8 سال جنگ نشان نداده بودند
كاش مومنين و مومنات ما كمي فكر مي كردند كه چگونه است اين همصدائي دوباره هاشمي و موسوي و رضائي با همان منافقين و اوباما و ساركوزي و مركل و... كجا مي تواند يك نفر معتقد به ولايت مطلقه فقيه در جنگ با معاويه قران بر سر نيزه كردن را با فرياد علي و مالك اشتر به اشتباه بگبرد؟؟
كاش تنها نبوديم تا اينچنين واژگان همه انهائي كه بوئي از ولايت و عشق نبرده اند را بكار بگيريم
كاش تنها نبوديم تا دوباره بياد مي آورديم كه اين راقم واژگان، همان است كه خود جواني و عشق را - دانش و مديريت را - سياست و اقتصاد را كمي !!! مي شناسد
باور دارد كه 13 ميليون راي مردمان سرزمينش به سبزي نفاق موجي از سر خداجوئي است - اين ايام را زمينه ساز رشدي چندين ساله براي ملتي مي داند كه شيعه است و منتظر - گامي است بسوي دموكراسي تا ياد بگيريم صبر و تحمل يكديگر را ( مثل همان شب هاي قشنگ قبل از انتخابات) ياد بگيريم تا روزي اگر با حتي يك راي اختلاف نظر اكثريت را براحتي بپذيريم - نه مانند همان ملت آمريكا كه با هزاران كشته در جنگ شمال و جنوب بالاخره ياد گرفتند تا برده داري نكنند و دموكراسي را پياده كنند - اين ملت رشد كرده است كه اگر با 20 كشته ياد بگيرد كه زمان بيعت زمان حساسي است در تاريخ
كاش تنها نبوديم تا بيعت عشاق دنيا آنچنان روح و جسم و عقيده را در هم مي تنيد تا شاهد نبوديم معشوق راه را بيراهه مي رود