نیروهای امنیتی حکم تفتیش حریم خصوصی منزل علیرضا بهشتی را نداشتند. آنها بنیاد حفظ و نشر آثار شهید بهشتی را نیز پلمب کردند. به گزارش موج سبز آزادی، همسر سید علیرضا بهشتی در تشریح نحوه بازداشت مشاور ارشد میرحسین موسوی گفت: "عصر سه شنبه ساعت 5 بعد از ظهر، 5 مأمور امنیتی به منزل فرزند شهید بهشتی مراجعه و با حکم بازداشتی که امضای دادستانی تهران بر آن بود وارد منزل ما شدند." همسر سیدعلیرضا بهشتی که به همراه فرزندانش در منزل حضور داشتند میگوید: "در این حکم بر جلب و تفتیش محل استقرار آقای بهشتی بدون تفتیش حریم خصوصی تأکید شده بود، اما مأموران تمام اتاقها ازجمله اتاق خواب را تفتیش کرده و وسایل آن را به هم ریختهاند و حتی مقداری وسیله شخصی و اوراق تحصیلی را هم با خود بردند." وی با اشاره به حضور بیش از چهارساعته مأموران در منزل علیرضا بهشتی، از برخورد زننده و زشت یکی از مأموران که حکم جلب در دست او بود خبر داد و گفت او حتی به فرزند خردسال ما هم توهین میکرد." مأموران پس از بازرسی منزل فرزند شهید بهشتی و دستگیری او به محل بنیاد حفظ و نشر آثار شهید آیتالله بهشتی مراجعه و ضمن جمع آوری کامپیوترها و اسناد، محل این بنیاد را نیز پلمب کردند.
نمی دانم این بستن ها و گرفتن ها می تواند چاره ی کار باشد ؟ ..... آیا اختلاف نظر را با تهدید حل می کنند یا با گفتگو ؟ ..... نمی دانم ، نمیدانم حفظ حکومت به هر قیمتی است ؟ ..... آیا امام حسن همین کرد ؟ آیا امام علی همین کرد ؟ ...... آیا قرار است حسینی عمل کنیم ؟ ..... چرا انقدر در لفافه ؟ ...... چرا صراحت نداریم ؟ ......
شاید بگویید پسر شهید بهشتی است که باشد ، گرچه پدر تو بود فاضل ، از فضل پدر تو را چه حاصل ! .... ولی ایا ایشان مستحق چنین برخوردی هستند ؟ آن هم در کنار خانواده ؟ !! ...... آیا در حال فرار از مملکت بودند که باید فی الفور دستگیر میشدند در حضور تمام اعضای خانواده ؟ ...چه ذهنیتی از حکومت در سر فرزندان ان خانواده نقش می بندد؟ .... چه می کنیم ؟ ....... چه می کنیم ؟ !!!!!
شب قدر است ، قدر خود را بدانیم ، قدر این لحظات را بدانیم ، شاید فردایی نباشد ، درست فکر کنیم ، درست دستور دهیم چرا که برای اعمالمان بازخواست می شویم ........ خدا عاقبتمان را به خیر کند ........
۹ نظر:
سلام-وقتی تاریخ اسلام را میخوانیم به این نتیجه میرسیم که تنها چیزی که باعث میشد علی(ع)در قلوب مردم رخنه کند اجرای کامل عدالت اسلامی در شیوه حکومتی ایشان بود.ودلایل ضعف بنی امیه و بنی عباس این بود که آنها حکومت را با نیرنگ وفریب به دست میآوردند وبا ظلم وستم وسرکوب (مردم) آنرا حفظ میکردند.اندکی تامل کنید !نام حکومت ما-جمهوری اسلامی است!ولی کدامیک از این متولیان حکومت با عشق به مردم !!!حکومت میکنند؟
آیا شیوه ی اجرایی کارشان بیشتر شبیه به مخالفان علی(ع) نمیباشد؟به مردم ظلم نمیشود؟مردم راسرکوب نمیکنند؟
بقای حکومتشان به چه قیمتی؟
بیشتر از این میسوزم که علاوه بر مردم عوام مان یکسری به واقع!فرهیخته وروشنفکر چرا باید موافق بااین
طرز فکر باشند که راه –راه درستی است!
شب قدر است!شب شهادت علی (ع)این الگوی به واقع کامل انسانیت وعدل –خدایا در این شب عزیز ما را ببخش وبیامرز ونا اهلان را هم به راه راست هدایت کن!الهی آمین.
قصدم نيست در هر تاپيك شما چيزي بنويسم - اما چه كنم كه بقول خودتان هرچقدر هم كه م يخواهيم سياسي نباشيم نمي شود( شما هم نمي گذاريد ما سياسي نباشيم)
معلم گرامي و آبجي كوچيكه... من هم مثل شما نمي دانم چه خبر است كه بايد فرزند شهيد بهشتي هم در منزل بازداشت شود - اما قطعا يكسويه به قاضي نميروم كه اول به نقل از "گزارش موج سبز" بنويسم كه بدون داشتن حكم تفتيش حريم خصوصي و بعد بنويسم با حكم دادستاني ريختند و مدارك و وسايل شخصي را بردند
مي دانيد در حكم قضائي حريم خصوصي تعريفش چيست؟ من نمي دانم - و به همين خاطر اظهار نظر نميكنم - شما حتما !!! مي دانيد كه به قضاوت نشسته ايد؟
من نمي دانم اين فرزند شهيد چه كرده و چه مي كند كه مستحق اين برخورد باشد - شما حتما !!! مي دانيد كه از مظلوميت او مي نويسيد و نه از مظلوميت دادستاني
شب قدر است - من هم اول به خودم و بعد به شما و آبجي كوچيك توصيه مي كنم با دانسته ها حرف بزنيم و قدر بشناسيم - روشنفكران سرزمينمان هميشه راه را درست تشخيص نداده اند - مشروطه و سي تير شاهدان نزديك ماست - به درد دل شريعتي از روشنفكران زمانه كه حداقل قائل هستيد؟ به داد جلال در ميقات چطور؟
به نظر من يكي از بزرگترين دروغ هائي كه اين روزها بسيار تبليغ مي شود اينست كه مي گويند روشنفكران ما از انقلاب و نظام در حال جدا شدن هستند ؟ اينطور نيست - همانطور كه جوانان ما را نيز اينگونه وانمود مي كنند - اينطور نيست - اين دروغ آنقدر در حال تكرار شدن است كه كم كم خودشان هم باور كرده اند كه البته اين يك شانس انقلاب است و نقطه قوت كه دشمن تحليل درستي از جامعه ما ندارد
شب قدر است - راست م يگوئيد بيائيد قدر خودمان را بيشتر بدانيم
با آرزوی قبولی طاعات و عباداتتان در این شبها و روزهای عزیز
وقتی مطلب را درست نمی خوانید قطعا جهت تحکیم افکار ونظراتتان و القای آن باید این مطالب را بنویسید
من از مظلومیت هیچ کس حرفی نزدم فقط گفتم این نوع برخورد ها را صحیح نمی دانم ، شما که مثال از مظلومیت علی زدید و ان هنگام که به در خانه ی او ریختند دقیقا مثالی مناسب بود برای این نوع وحشی بازی ها که مایی که دم از شیعه ی علی میزنیم چرا همان کارها را تکرار می کنیم ؟
فکر کنم حکم جلب با حکم تفتیش دو مقوله جدا باشند !! ..این حتی از اسمش نیز پیداست !! ..... نیازی نیست بگوییم چرا منزل را تفتیش نمودند ......نوشتم چرا جلوی چشمان معصوم فرزندانشان این گونه عمل کردند ؟ اما نگفتم بیگناه است ؟ !! ... نگفتم پسر شهید بهشتی است ، که حتما دیده اید و میدانید انسانها در مقاطع مختلف زمانی جور دیگر عمل می کنند !!! .....ممکن است جبهه ای باشند ، ممکن است دهها دوست جلوی چشمشان پرپر شده باشد ولی هم اکنون بارخود را بسته اند و از هیچ کاری جهت سود رسانی بیشتر به منافعشان ابایی ندارند .
رنگ سبز مانتوی همکار من بعد از این جریانات بوده و نه به دلیل طرفداری از شخص خاصی !! این منفی بافانند که همه چیز را سیاسی می کنند .... آنهایند که جهت تایید حکومت ، خفقان حاکم کرده اند ، داشتن نظری حتی مخالف ، جرم است ؟ !! ...... مگر مبارزه مسلحانه ای دامن زده شده است ؟
من از هیچ گروهی حمایت نمی کنم ، دیگر حنای هیچ کس برایم رنگی ندارد ، انها که مومن و معتقد می دانستمشان چه کردند که آنهایی که فقط اسم دین را یدک می کشند و به ظاهردین مدارند بکنند ؟ ...... سیاست همان است که گفته اند پدر و مادری نمی شناسد ......اگر غیر این بود آیت ا.. جوادی املی ، آیت ا.. حسن زاده املی ، مرحوم بهجت و از این دست حتما سیاست مدارانی قابل تر از ما هستند ......
چیزهایی که می نویسم فقط داد از این حکومتی است که حتی به یارانش نیز وفا نمی کند ......شما بگویید جهت حفظ وحدت سکوت کنید ، نام دیگرش این است که حکومت هر چه کرد خفه شوید ...
من نمی توانم ببینم زمان حکومت اسلامی با زمان شاه در خفقان یکسان باشد ، یادتان که هست ؟ !!!
فقط به خدا و ائمه معصوم پناه میبرم از این به ظاهر دین داران ضد دین ........ نه به هیچ کس دیگر که بیشتر انسانهای این دوره سنگ خود به سینه می زنند و بس .........امیدوارم شما از این گروه نباشید !!!
"دیگر حنای هیچ کس برایم رنگی ندارد "
ولايت هيچ كس نيست - شيعه رنگ هر حنائي را با رنگ ولايت مي شناسد
باز خوب نخواندندید ، نوشتم که« به خدا و ائمه معصوم پناه می برم » ......
اما یاد گرفتم در این مواقع بگویم « شما خوبید » ....
متشكرم - خوبم !!! شما چطور؟؟؟
انگار اين بار شما مطالب مرا خوب نخوانده ايد در توضيح جمله كوتاهم بايد بنويسم منظورم از ولايت صرفا خدا و ائمه معصومين نبود - حتما با مفهوم سلسله ولايت و ولايت تشريعي و تكويني آشنا هستيد - اگر نتوانيم مصداق هاي اصول اعتقاديمان را در هر مقطع زماني تشخيص دهيم ،به نظر شما اشكال ندارد؟؟ و يا همان حرف خودتان كه قران را براي سر طاقچه و اموات خواندن نكرده ايم؟
منظورم از ولايت - ولايت مطلقه فقيه بود با همان تعبير و نگرش امام عزيز
دوباره مي نويسم "ولايت هيچ كس نيست - شيعه رنگ هر حنائي را با رنگ ولايت مي شناسد"
اين بار جمله ام را با دقت بيشتر بخوانيد و روي مباني فقهي و عقلي و انطباق آن با علم روز جامعه شناسي و مديريت و تئوري هاي مربوطه فكر و مطالعه كنيد.
همانگونه كه قبلا نوشتم حتي اگر مجتهد جامع الشرايط باشيد در مسائل حكومتي مي بايست امر ولايت فصل الخطاب باشد.
در دین مان چیزی داریم به نام امر به معروف و نهی از منکر ( تا انجا که می دانم !) .... ضمنا می دانم خدا به پیامبرش هم فرموده ما تو را جهت تذکر فرستادیم نه ارشاد همگان ..... اینها را گفتم تا بدانید به وظیفه ی شرعی خود عمل کردید .... به وظیفه ی انسانی تان ولی چطور ؟ !!! ......
منظورتان را متوجه نشدم ... در اعتقاد شما وظيفه شرعي با وظيفه انساني مگر منافات دارد؟.... آيا منظورتان اين بود كه من با اين نوشتن ها به وظيفه شرعي ام عمل كرده ام؟!!! - كه اصلا اين نوشتن ها را با نيت شرعي ننوشتم - اصولا اعتقاد ندارم كه هر كار مباحي كه انجام مي دهيم وصل به شرع كنيم
شايد هم منظورتان حكومت بود كه به وظيفه شرعي عمل كرده اما وظيفه انساني اش را نه!!!كه پاسخ اش همان سوال جمله اولم است.
من هم مثل شما نظراتم را مي نويسم فكر مي كنم اصولا وبلاگ نويسي يعني حقي كه شما هم به ديگران داده ايد تا نظراتشان را بنويسند هرچند شما هم در اين وبلاگ ولايت !! داريد و مي توانيد بعنوان ادمين هر نظري را خواستيد نمايش بدهيد يا ندهيد...نوشتم ولايت داريد تا نمونه اي از موضوع ولايت مطلقه در بخش هاي ديگر اجتماعي مان را مثال زده باشم و برايتان موضوع ولايت مطلقه چيز وحشتناكي ( آنطور كه اين روزها تبليغ مي شود ) نيايد .يك داور مسابقه فوتبال هم در 90 دقيقه زمين سبز حرف آخر را مي زند و ولايت مطلقه دارد .
در تفكر شيعي و طبق نظر امام در موضوع حكومت نيز ولايت با فقيه جامع الشرايط عادل است و ولايتش مطلقه است.همانطور كه در فوتبال ولايت با يك داور عادل و آگاه به قوانين روز بازي است
به هر حال نمي دانم اگر حالت اول باشد چرا با نوشتن نظراتم در وبلاگ شما به وظيفه انساني ام عمل نكرده ام؟؟
اگر وقتتان را مي گيرم و علاقه مند نيستيد بنويسم راحت باشيد و بگوئيد مطمئن باشيد من هم ديگر نمي نويسم - چون شما را معلمي مومن و دلسوز انقلاب ديدم مي نويسم - احساس مي كنم در اين فضاي مسموم تبليغاتي دوستاني مثل شما همانطور كه خودتان بارها و به شكل هاي مختلف نوشته ايد به سوالاتي رسيده ايد كه متاسفانه روش معمول اطلاع رساني ديني پاسخ گوي آن نيست
در صدد ارشاد همگان نيستم اما احساس ميكنم افرادي مثل شما ضمير روشني داريد كه اگر حق عرضه شود مي پذيريد - همگان اينطور نيستند
يا من عليه كل شكوي ....
فكر كنم نوشته ام واضح بود و نياز به توضيح نداشته باشد ....
از ديدن نظراتتان خوشحال مي شوم ولي هر جور خودتان تمايل داريد عمل كنيد....
برايم چيزهايي سوال است كه اين نوشته ها جوابگوي انها نيستند ..... و متاسفانه يا خوشبختانه تا خودم به يقين نرسم تحت القائات هيچكس چيزي را نمي پذيرم .... من ولايت را قبول دارم .... فقط بحث بر سر جامع الشرايط بودن است !!.....
شرع جداي از انسانيت نيست ولي سياست بر اين است كه جور ديگر همه چيز را جلوه دهند ..... فعلا كه تمام اسباب و اختيارات در خدمت حكومت است و بايد نيز چنين باشد ولي هر جا تمايل دارند حكومت را با حكومت علي مقايسه مي كنند اما نمي دانم چرا زشت كارهاي شان را با عدالت علي مقايسه نميكنند ...
در اين شبها از خدا خواسته ام انانكه ضد دين عمل مي كنند را هر چه زودتر رسوا نمايد ....
ت سيه روي شود هر كه در او غش باشد .....
ارسال یک نظر