الیس الله بکاف عبده

امروز با وجود سر درد شدیدی که داشتم ترجیح دادم برم نمایشگاه قرآن بلکه حال و هوام عوض بشه .... مخصوصا که بخش هنر و هنرمندانش همیشه برام جالب بوده ........

متاسفانه دوربین گوشی ام از کار افتاده بود و نتونستم از او کارهای بسیار زیبا عکسی بگیرم ، اشتباه کردم دوربین روهمراهم نبرده بودم ......


مثل روال سالهای گذشته ، در بخش خط و تذهیب و معرق کارهای خوبی ارائه شده بود ، مخصوصا در بخش اساتید و در بخش مسابقه هم کارهای خوبی دیده می شد .....
اساتید هنرمند هم مشغول انجام کار یا توضیح برای علاقمندان بودند ، یکی در حال تذهیب ،یکی تو کار تشعیر ، یکی خط نستعلیق ، یکی ثلث و یکی نسخ ، یکی در حال انجام معرق و ...خلاصه محل خوبی بود که کمی از روزمرگی فاصله بگیری و حال و هوات عوض بشه و فقط گاه گاهی بامب و بومب های سرت یادت می انداخت که قبلا سر دردی هم داشتی !
داشتم یکی از کارهای خط رو نگاه می کردم که دوستم که مترجم زبان عربیه گفت : وااااای چقدر این آیه قشنگه ! « الیس الله بکاف عبده »( زمر – 36) ...پرسیدم چطور ؟ .... گفت « ا » که اینجا اومده حکم سوالی رو نداره نمی گه آیا خدا برای بنده اش کافی نیست ؟ بلکه داره تاکید می کنه که مگه خدا برای بنده اش کافی نیست . مثلا زمانی که می گه الست بربکم ، از شنیدن و دیدن این آیه یاد همه ی اتفاقهای اخیر افتادم ....کاش همه تاملی در رفتار هاشون بکنن و ببینند آیا رضای خدا در اونها هست ؟ ...... آیا واقعا خدا ما را کفایت نمی کند ؟ بدنبال چه هستیم ؟ !!!! ......

الیس الله بکاف عبده.......


88/6/9

۱ نظر:

زهرا گفت...

نزدیک اذان و افطار بود که این پیام رو خوندم . دلم خیلی گرفته بود و بیشتر گرفت . این آیه رو بارها شنیدم . اما فقط شنیدم ! حالا که به این آیه فکر می کنم و به این که واقعاً دنبال چی هستیم ؟! و به این که واقعاً خدا کافی نیست ؟! و به این که اگه کافیه پس چرا این طوری ؟! می بینم که هنوز خیلی راه مونده که باید رفت ...
تا حالا نمایشگاه قرآن نرفتم و خیلی خیلی خیلی دلم می خواد برم و اگه خدا بخواد و کمک کنه سعی می کنم امسال رو حتماً برم ...
با تشکر