ای دو سه تا کوچه ز ما دورتر




آقا میشه روزی رو ببینم که توی تقویمم یه جمعه نوشته شده باشه « روز ظهور امام زمام » ؟!! .....

با واژه انتظار از زمانهایی که بچه بودیم آشناییم ..... حالا که داریم پیر میشیم هنوز منتظر ظهور آقا امام زمانیم ........اما یه منتظر کیه ؟

دیروز خواهرم می گفت پسر12 ساله اش ازش پول خواسته برای جشن امام زمان تا برن با بچه ها کوچه رو تزیین کنن .... فهمیدم که با چند از دوستای خیابون سر کوچه همچین قراری رو گذاشتن و اونا هر کدوم نفری مقداری پول گذاشتن که هم برای تزیین استفاده کنن و هم روز جمعه شربت پخش کنن ...... این چیه که توی دل بچه هاست و باعث میشه بیان و با عشق کار کنن ..........
قسم به صفای دل پاک این بچه ها ، آقا زودتر بیا ........
اما دکتر شریعتی در کتاب « انتظار مذهب اعتراض» از خصوصیات منتظرمی گه : (منتظر ، هم از نظر فکری و هم از نظر عملی و مادی ، یک انسان آماده است.یک هنگ سزرباز خانه را نگاه کنید .اگر انها منتظر باشند که هر لحظه فرمانده برسد و شیپور جنگ نواخته شودهیچگاه در خوابگاه ، به پاسور بازی و هروئین کشی و چرت زدن و قصه و افسانه گفتن نمی پردازند .آماده باش است و هر لحظه آماده شرکت در یک جهاد گوش به یک فرمانده .
حالا با این اوصاف کافیه یه نگاهی به اوضاع و احوال خودمون بکنیم ، ببیینیم اگه امام ظهور کنه واقعا ما از منتظران حضرتیم ، آیا آماده ایم در رکاب او باشیم ، آیا چون کوفیان بهانه نخواهیم داشت که کار داریم و بعدا ملحق میشویم ، آیا تمام مقدمات را حاضر و مهیا کرده ایم ، آیا از نظر عقلی و قلبی ولایت او را پذیرفته ایم و یا تنها به زبان و لسانی او را تا ئید می کنیم ؟ !!!! .......
بنابر این منتظر آدم " واافتاده " ی ، " واخورده" ی " وااراده " ای نیست ، چنانکه اکنون هست . آدم آماده است . پس می بینیند که منتظر ، انسان اماده ای است که هر لحظه احتمال می دهد شیپور انقلاب نهایی نواخته شود و او خود را « مسئول » شرکت در این جهاد که بر اساس قوانین جبر الهی قطعا آغاز خواهد شد می داند و خود به خود ، هم آماده است ،هم متعهد ، و هم مجهز و هر شیعه به امید شنیدن آواز امام سر بر بستر می نهد .)
آیا دلهامان از کینه پاک است ، آیا قلبهامان را زنگارنگرفته است ؟ آیا چشممان را بر حقایق باز کرده ایم ، آیا فقط آنچه را دوست داریم می بینیم یا همه چیز را خوب بررسی کرده و بعد نتیجه گیری میکنیم ، آیا آن زمان برایمان سوالاتی مطرح نمی شود که دردلمان شبه ایجاد کند ؟ !!! و آیا ...........
امروزبه عمه ام که در خانه بستری است سری زدم ، نفس کشیدن برایش سخت شده بود ، تازه از سی سی یو به خانه آورده بودنش ، و انگار باز باید به بیمارستان برگردد ، برایم خاطرات تلخی تداعی شد ، به همین شب عزیزخدا را به عزیز فاطمه اش قسم می دهم که تمامی مریضان و به خصوص مریضان اسلام را شفا عنایت بفرمایند ........ و از دعای شما مومنین به عمه ام نیم نگاهی بفرمایند .
آمین یا رب العالمین .
مهدی بیا که تو کلید دربهای گشایشی

۱ نظر:

ناشناس گفت...

آنهايي كه شما سياهي لشكرش هستيد امان ما را بريده اند. حتي نگذاشتند حرف خود را در جايي كه ملك هيچ كس نيست بزنيم. حتي يك صفحه وبلاگ را هم تحمل نمي كنند. تهديد ارعاب و ديگر هيچ. شما به كدامين قبله ايد؟ چرا اين زمزمه هاي شما مجال طرح دارند ولي ديگران يا بايد خفه شوند يا درو از اين ديار زبان بگشايند.
عجب حكايتي است!
اين ... كه شما افتخار حضور در زير سايه... را داريد آنقدر سعه صدر دارد كه گزمه هايش تا خلوت تريت خلوت ما را مونيتور مي كنند. عجب افتخاراتي داريد معلم ارجمند. ارزاني تان باد!
بر عهد خود باقي باش كه ما آتشمان تند است و كسي ما را تحمل نمي كند امروز حمله كنند يا فردا ... كسي نمي داند.
اي كسي كه پناه بي پناهان هستي به تو شكايت مي كنيم.
اميدوارم از اين پيروزي بزرگ و حذف وبلاگ خوشحال شوي . اين خودش ادخال سرور است! نيست؟
مدرس دانشگاه