امشب برای دیدن فیلم پستچی سه بار در نمی زند به سینما رفتم . در باره فیلم چیزی نمی دونستم ( خوشم نمی یاد موضوع فیلم رو از قبل بدونم ) .... فقط بهم گفتن فیلم ترسناکیه ! ....
با وجود اینکه روحیه خوبی هم نداشتم ولی ترجیح دادم برم یه فیلم خوب تماشا کنم ( اینو شنیده بودم که فیلم خوبی و دومین فیلم بود از بابت فروش در اکران 12 روزه ) ....
فیلم در خونه ای سه طبقه اتفاق می افته که در هر طبقه یک زن و مرد ، که هر کدام به نسلی تعلق دارند وجود داره ......
در هر نسل فتحی با تسلط به نوع گویش های آن نسل دیالوگ های خوبی نوشته ، مثلا طبقه اول دختر و پسری از همین زمانند ، کلمات رایج بین جوانان امروزی مثل آی کیو مرغ و .... کلماتیه که بین دختر و پسر د و بدل میشه .......
طبقه دوم زمان حکومت پهلوی و شعبان بی مخه ،زمان لوطی ها ، کلاه شاپویی ها .... دیالوگ ها استفاده از ضرب المثل های رایج آن زمان و بسیار خوب از انها استفاده شده است .
طبقه سوم مربوط به نسل قاجار و انتهای حکومت احمد شاه و شاهزاده قجری با زنش در آن به همراه کنیز و پسرش زندگی می کنند . دراینجا نیز از دیالوگهای ان زمان بهره گرفته شده به همراه موسیقی آن زمان ......
تشابه هر سه طبقه وجود زن و مردی است که برای مدت کوتاهی آنجا اقامت دارند . در طبقه اول پسر برای باج گیری از پدر دختر او را انجا کشانده ، در طبقه دوم لوطی به همراه همسر صیغه ای اش که زن خود عاشق مردی دیگر است زندگی می کند و در طبقه سوم شاهزاده با زنی که 35 سال با او زندگی کرده واتفاقا او هم عاشق فرد دیگری بوده و اکنون قصد دارد تنها به فرنگ برود ، اقامت گزیده اند . زن برای تصاحب طلاهای همسرش کنیزرا مجبور می کند در غذایش سم بریزد شازده متوجه شده و کنیز را می کشد و پسر کنیز شاهد جریان است .....
انچه این سه طبقه را به هم اتصال می دهد حضور کودک و تیله هایش است که از طبقات پایین می غلطند .....و نشانه حضور است.
جریانهای همزمان نشان دهنده وجه تشابهی میان این سه طبقه است . که در انتهای فیلم معلوم می شود .( همه ی فیلم رو نگفتم که یه جاهایی اش هم برای د یدن باقی بزارم !!) با آنکه دیالوگ قوی است ، و همچنین فیلم به خاطر استفاده از صنایع دستی ، جایزه ای از این سازمان در یافت کرده است ، تنها پیام فیلم شاید این باشد که زن در هر سه نسل مورد ظلم واقع شده ، در هر سه نسل با توجه به سلاح زمانه ( تفنگ ، چاقو ، شمشیر ) زن مورد حمله واقع شده ، و در انتها این کودک معصوم درکنار استفاده از جواهرات اربابی تبدیل به موجودی رذل گشته که حتی از دختر14 ساله همسرش نیز نمی گذرد ....
فیلم ارزش یکبار دیدن را داشت . دیالوگ ها انسان را به یاد زنده یاد علی حاتمی می اندازد ولی هنوز جا دارد که جناب فتحی در این زمینه کار کنند ......
هنوز نمی دانم اگر یک فیلم بی محتوای خنده دار می رفتم برایم بهتر بود یا دیدن این فیلم ؟ !!! ..... مردم که از سینما خارج می شدند ، نمی دانستند که چه شد !!!
در انتها ، از بازی بسیار خوب بازیگران فیلم ، آقایان علی نصریان ، فروتن ، جعفری و خانمها تیموریان ، کوثری و بهرام نباید گذشت .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر