معنای مشورت

دور تا دور میز کنفرانس ، افرادی در سنین و هیات های مختلف نشسته اند و مقام ریاست در بالای مجلس بر صندلی متفاوت تکیه زده است .

رئیس : بسیار خوب ....جلسه خوبی بود . نه برای آموختن از شما که برای شناختن شما . امروز فهمیدم که هیچکدام شما نه معنی مشورت را می فهمید و نه جایگاه خودتان را می شناسید . خوب شد که دستتان را باز گذاشتم تا هر چه به ذهنتان می رسد ، بگویید ، وگرنه بخش عمده دیدگاه و اندیشه شما ، همچنان بر من پوشیده می ماند .

امروز گرچه آخرین جلسه گفتگو و همکاری ماست ، به خاطر آینده و خیر و صلاح خودتان ، انچه شرط بلاغ است به شما می گویم . چه بسا که در زمانی دیگر و از سوی مقامی دیگر به مشورت فرا خوانده شوید و دانستن این نکات بتواند شما را در استمرار تصدی این سمت ، معاضدت کند .



خلاصه کنم :



1- معنای مشورت این نیست که شما هر چه به عقل ناقصتان رسید ، بر زبان بیاورید . مشورت به معنای درست ، دقیق و عمیق یعنی این که نظرات آن مقام منیع را به فراست و کیاست در یابید . وپیش از آنکه بر زبان اوجاری شود ، با ادله وو براهین محکم بیان کنید.





در این دو – سه جمله ای که گفتم یک کتابخانه حرف نهفته است. حیف که فرصت نیست و ناگزیرم به خلاصه گویی .

به عبارت روشنتر ، معنی مشورت این نیست که شما حرفهای خودتان را بزنید ، بلکه به عکس باید حرفهای گفته و نگفته آن مقام را خوب بفهمید و تمام همتان را مصروف تایید و تحکیم آن کنید .




برخی از حرفها که من امروز از شما شنیدم ، با نظرات من تفاوت و بعضا مغایرت داشت و من البته تحمل کردم ، اما همه مقامات از چنین تحمل و سعه صدری برخوردار نیستند .


2- هیچ مقامی – اگر عاقل باشد – انسان فهیمتر از خود را به مشورت دعوت نمی کند ، چرا که مقامش به مخاطره می افتد و بیم جایگزینی و جابجایی اش می رود . پس هر گاه و هر جا و از سوی هر کس به مشورت دعوت شدید ، بدانید که نسبت به او از عقلی کمتر و جایگاهی کهتر برخوردارید و پا از گلیم خود فراتر نگذارید .



3- تصور قدما این بود که اگر چند عقل راروی هم بگذارند ، به عقلی برتر دست پیدا می کنند . اکنون پیشرفت علوم و فنون و تکنولوژی ثابت کرده است که عقل یک چیز ذاتی نیست ، بلکه به تبع مقام و منصب ، حاصل می شود .


به عبارت روشنتر ، این عقل نیست که مقام می اورد بلکه مقام است که عقل را رشد می دهد و کمال می بخشد .



4- صرف تصدی مقام برتر ، نشانگر داشتن عقل برتر است.بدیهی است هر کدام از شما اگر از من فهیم تر بودید ، این مقام به من نمی رسید . این حرف ممکن است نسبت به کلام پیشین من متناقض تلقی شود ولی مهم نیست . مهم این است که همه این حرفها در جهت اثبات وجود عقل برتر در مقام بالاتر است .



- و نکته پنجم و آخر این که از زحمات ابلهانه همه شما سپاسگزارم و متاسفم از این که ناگزیرم شما را مرخص کنم و برای بستن دهان مردم به وسایل دیگر متوسل شوم .


برگرفته از کتاب آیینه زار – سید مهدی شجاعی

88/5/30


هیچ نظری موجود نیست: